توطئه جدید تئوریسین های فارس علیه فرهنگ و تمدن تورک
از بدو تولد، والدین مشتاقانه در انتظار رسیدن روزی هستند که فرزندشان شروع به غلتیدن کند، چهار دست و پا راه برود، روی دو پا بایستد و راه بیفتد و سرانجام زبان بگشاید و با محیط پیرامون خود ارتباط برقرار کند. اما شکل گیری زبان و گفتار کودک منتهی به گشودن زبان و صحبت کردن کودک نیست بلکه روند رشد گفتار در کودک از همان بدو تولد آغاز می شود، یعنی از زمانی که نوزاد پا به جهان می گشاید و شروع به گریستن می کند. درواقع روند رشد گفتار کودک از همان ابتدا آغاز شده و هر روز که می گذرد گفتار کودک کامل تر می شود. در روزها و ماه های اول، به تدریج از گریه او کم شده و بر صداسازی هایش افزوده می شود و کم کم نوزاد شروع به قان و قون کردن می کند و سرانجام یاد می گیرد که با هجی کردن حروف، کلماتی مانند قاقا، ننه و دد را تلفظ کند. به طور کلی کودک از همان لحظه پا گذاشتن به جهان شروع به صحبت کردن می کند و نسبت به محیطی که در آن قرار دارد حروف و کلمات را یاد می گیرد تا بتواند صحبت کند.
حال به این عبارت توجه کنید"برنامه تکامل کودکان (ECD) در حال حاضر به صورت پایلوت در تاکستان قزوین شروع شده و امسال قرار است در چهار منطقه و قوم مختلف مانند تورک، لر، عرب و کرد آن را پیاده کنیم. همچنین این برنامه براساس آداب و رسومی طراحی شده است که اقوام مختلف در رابطه با کودکان خود دارند؛ چراکه بسیاری ازآنها به نفع کودک است. این برنامه باید پیش از تولد نوزاد آغاز شود و تا 18 سالگی او ادامه پیدا یابد. اما در حال حاضر در مقاطع کودکستان، پیش دبستانی، اول دبستان و هشت سالگی کودک اجرا می‌شود ". اینها سخنان مدیر کل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس ایران است. برخلاف اکثر اوقات که پان فارسیزم ها کودکان تورک را هدف قرار می دانند، اما این بار پا را بسی فراتر نهاده اند و جهت فکری خود را به سمت نوزادان تغییر داده اند. در این وادی مسئله نگران کننده این است که دولت فارس محور ایران تمامی این برنامه ها و پروژه های تعریف شده خود را برای کوتاه مدت در نظر گرفته است، این یعنی هم اکنون پان فارسیزم ها خود را به عنوان تنها فرهنگ غالب و پیروز عرصه تهاجم فرهنگی می دانند و به کودکانی تورکی که هنوز به دنیا نیامده اند این پیام را می رساند که فرهنگی و تمدنی به نام "تورک" وجود ندارد و اگر وجود داشته بسان فرهنگی تحقیرآمیز بوده است. سرانجام این نوزاد بعد از بزرگ شدن و تحقیق درباره هویت و فرهنگ ملت ها، تنها گزینه تعریف شده، یعنی فرهنگ آریایی را بهترین و کامل ترین نسخه از تمامی فرهنگ های کره خاکی در مقابل خود می بیند و نسبت به تورک بودن خود و خانواده اش شرمسار می شود، در نتیجه گرفتار بحران هویت می شود.
درواقع تئوریسین های مکتب نژاد پرستی پان فارسیزم در حال تلاش شبانه روزی هستند تا جوانان آینده آزربایجان جنوبی را دچار بحران هویت و دوگانگی شخصیتی کنند. این اقدامات برای این است که در سال های آینده جوانان تورک در جامعه ایرانی و حتی شهرهای تورک نشین از تورک نامیدن خود ابا کنند که متعصفانه گام های موثری نیز برداشته شده است. زیرا در سال های گذشته فقط به توهین و تحقیر تورک ها از طریق تلویزیون و نشریات بسنده می کردند اما هم اکنون از طریق مجرای قانونی ای که خود تعریف کرده اند و با سیاه نمایی کارها را پیش می برند، بدین سبب عرصه برای اجرای نمایش تغییر هویت و فرهنگ تورک ها حاضر و مهیا است، به طوری که طبق برنامه ریزی های مکتب پان فارسیزم دراین نمایش، جوانان تورک در سال های آینده باید با هویتی و فرهنگی گمشده مواجه شوند و به ناچار خود را فارس بنامند.
با نگاهی کوتاه به کتاب های تاریخی، حتی آن کتاب هایی که توسط مکتب پان فارسیزم به نگارش در آمده اند می توان پی برد که تورک ستیزی و تحقیر فرهنگ تورکان از زمانی آغاز می شود که امپراتوری هزار ساله تورکان با سقوط دولت قاجار پایان می یابد و حاکمیت نژادپرستانه اقلیت پان فارسیزم ها بر اکثریت تورک ها آغاز می شود. همچنین هم اکنون نیز اگر به کتاب های تاریخی که در مدارس ایران به دانش آموزان تدریس می شود نگاهی بیندازیم، شاهد تحقیر تورک ها و بی تدبیری پادشاهان تورک و جامعه تورک خواهیم بود. لذا فضا به گونه ای است که دانش آموز تورک تحقیر می شود و برای اینکه تحقیر شدن خود را بروز ندهد از نامیدن خود به عنوان یک تورک خودداری می کند. درواقع سخنان دکتر علی شریعتی مصداق خوبی بر این تحقیر شدن است به طوری که این محقق می نوسد"وقتی انسان اِلینه گردید و از خود بیگانه شد، احساس پوچی و بی هویّتی می کند و برای رهایی از این حقارت و دربدری معنوی به دنبال هویّت جدید است، حال این هویّت را هر کس با هر نیّت و مقصد به او بدهد با آغوش باز میپذیرد".
همچنین دولت ایران با اینکه از شرایط نامطلوب اقتصادی و وضع نابسامان معیشتی مردم آزربایجان جنوبی اطلاع دارد اما در عمل مشاهد می کنیم که هیچ اقدامی انجام نمی دهد بلکه تلاش می کند تا وضع معیشت مردم تورک روز به روز سختر شود، تا این قوم اراده اقتصادی خود را از دست بدهند و در این راه اقداماتی مثل بستن کارخانه ترانسفو زنجان و فلج نمودن فعالیت های اقتصادی کارخانه های تبریز می کنند. از این رو طبیعی است افرادی که به دلیل نداشتن تکه نانی برای خوردن توان مقاومت در برابر فرهنگ مهاجم پان فارسیزم ها را ندارند و کودکان آنها نیز در به دست آوردن معلومات و اطلاعات واقعی از هویت خود و افتخاراتی که فعالان مدنی این خاک و بوم در برابر تهاجم فرهنگ های بیگانه کسب کرده اند با سختی هایی روبرو شوند. زیرا برای تحقیق درباره هویت خود نیاز به زمان و شرایط مطلوب اقتصادی دارند که با توجه به شرایط نامطلوب اقتصادی ای که دولت پان فارسیزم ایران برای آنها ایجاد کرده، راحت ترین و بی دردسرترین راه دربرابر تهاجم فرهنگی پان فارسیزم ها تسلیم شدن در برابر فرهنگ پان فارسیزم یعنی ایدئولوژی غالب در جمهوری اسلامی ایران است. لذا از این طریق مردمان تورک مجبور می شوند یا به عبارتی راهی جز تسلیم شدن و پشت کردن به هویت و فرهنگ خود ندارند.
درمقابل زمانی که صحبت از تئوری ها پان فارسیزم به میان می آید، دولت ایران از هزینه کردن برای مردم آزربایجان جنوبی دریغ نمی کند و طرح هایی را به اجرا می رساند که هویت و فرهنگ تورک ها را از بین ببرد و برای تک تک نوزادانی که در شکم مادران تورک قرار دارد برنامه ریزی می کند تا زمانی که این کودکان به دنیا آمدند، با شعار هایی از قبیل تحصیل رایگان در مدارس و دانشگاه ها و برنامه هایی که اخیرا تحت عنوان "تکامل کودکان" در دستور کار قرار دارد هویت و فرهنگ این نوزادان را در نطفه خفه کنند تا در آینده کودکان تورک از هویتی که دارند بی خبر باشند و دچار بحران هویت شوند.
درواقع دولت پان فارسیزم ایران می خواهد با سخت کردن شرایط برای تورک ها، در این میدان جنگ تورک ها مانند سربازانی باشند که بجای مقابله و مبارزه با دشمن در راه هویت و فرهنگ خود، تنها راه باقی مانده یعنی راه "اسارت" را در پیش بگیرند. اگر بخواهیم به صورت شفاف به موضوع اشاره کنیم، نژاد پرستان فارس می خواهند تورک هایی که تمدنی چند هزارساله و بسی بیش از تمدن فارس ها دارند به ناچار تحت امر فرهنگ پان فارسیزم قرار بگیرند که این موضوع مایع تاسف جامعه تورک آزربایجان جنوبی است. گفتنی است که تئوریسین های پان فارسیزم در چند دهه گذشته نیز با شعار هایی از قبیل "فارسی، زبان تاریخی و ملی همه اقوام ایرانی است" در حال تخریب هویت و فرهنگ تورک ها هستند، از این رو مانع تدریس زبان تورکی، تاریخ و فرهنگ تورک ها در مدارس و دانشگاه های آزربایجان جنوبی که طبق منشور حقوق بشر از ابتدایی ترین حقوق یک انسان محسوب می شود، هستند.
الچین یوسفی